پر زد و پاره ی دل مرا سمت دریا برد
نه باد شمال می آمد ؛ نه راه جنوب پیدا بود
حال من ماندم و فراق فرا ر فتن از واژه ها
من ماندم و عادتی آسوده از بیخوابی جهان ...
* * *
پ.ن۱: آب رودخانه ام / آب از سرم گذشته/ میدانم که رهایم نمیکنی/آیینه ام؛دستم را بگیر..!
پ ن۲:وقتی چای داغ رو تو سرما هورت میکشم؛وقتی زیر شنل مادربزرگ تو ایوون سرما زده مچاله میشم/ یه حسی منو میبره اونور خاطره ها / یاد حرفای داغ عاشقونه و دستای سردت می افتم / راستی زیبا کدوم تضاد رو میشه باور کرد ..؟
پ ن۳: واسه یه دختر جنوبی این سرمای شمال شکنجه ی بدیه ..!
دختر چرا وبلاگت سیاه من از رنگ سیاه خوشم نمیاد
مثل جنوبی ها سیاه
رنگش را روشن کن خواهش میکنم
بیا باهات کار دارم
سلام
هذیان های زیبای گفتی ولی این سرما هم عادی میشود مثل گرمای جنوب
موفق باشی
پیش منم بیا
پیام خصوصی چطوری امکان دارد؟
فردا می ایم اما نه ان که تو گفتی چون ندارم
دختر خلیج خیلی هم خوبه وبلاگت عوضش نکن
اینو صادقانه گفتی یا از لج اولین نظر ؟
سلام. می دانم که مثل موج دریا هر چند وقت یکبار می آیم. سخت نگیر. شمال همه چیز دمدمی مجاز است و منم یکی از آنها!
خوبی؟ پسر شمالی را فراموش کردی؟! خوشحال که دوست پیدا کردی. پس من مزاحم نمی شوم.
تا باد نباشد موجی نیست. یا حق
مجبوریم با اخلاق شمالی ها کنار بیاییم دیگه !!!
دوست عزیز سلام.مطلب خوبی بود. موفق باشید.
سلام من همونی هستم که خوب منو میشناسی!
اول خواستم زنگ بزنم خونتون اما بعدش پشیمون شدم..خواستم ایمیل بزنم بازم پشیمون شدم اگه یک ذره معرفت داشتی یک تشکر خشک و خالی میتونستی بکنی وبگی بسته ات رسید! منتظرت نیستم..میدونم اخلاق من توی ابعاد ذهنی تو وامثال تو نمی گنجه... امیدوارم دوستهای بهتر از من پیدا کنی...شاید من دوست خوبی نبودم اما دست تو هم برایم رو شد.از خدا ممنونم همه چیزارو فهمیدم همه چیز ...از دورنگی هات از دروغهات از سیاست بازیت و از همه چیزت متنفر شدم..هیچ وقت نمیخوام ببینمت.
آونگ خوبم . دوست وفادار جنوبی ام مگه میشه محبتای تورو پاسخ ندم ؟ من هم برات فرستادم . توراهه . میدونم دیر شد اما اینجا اینقدر هوا سرده که مثه گنجشک تو خونه ام پنهون شدم . نازنینم مثه همیشه خیلی زود از همه چی متنفر میشی . من خطمو فروختم... این مدت هم جایی مهمان بودم که نشد تلفن کنم ... به یادت بودم و هستم ... اخلاقت هم خوبه اما گاهی زود از کوره در میری ... من امروز بعد سه هفته زدم بیرون ... ناراحت نشو ... باز هم منتظر نامه های قشنگت هستم . جای خواهر بزرگی . دعوا کردنهاتم دوست دارم (چشمک)
...
دوست دارم بدونم کی هستی که از جنوب به یاد من غریبه افتادی . جوون شهامتشو داری خودتو معرفی کنی ؟ یا باز هم در لفافه ی ... (سه نقطه) خودتو پنهون میکنی ؟!!
به نام خداوند ...
سلام ...
چه زیبا مثل همیشه ... مثل هفت هزار سالی که همچنان می گذرد ...
یادم هست که گفتم : یک روز همه خواهیم رفت ... همه جهان خواهد رفت ... ومن نیز خواهم رفت ...
اما او که ما را می برد و یا گهگاهی به این دنیا می آورد ... فقط خداست .
شاید باور نکردی ... شاید نخواستی که باور کنی ... نمی دانم
من همین نزدیکی ... هنوز جانی در بدن دارم ... انسانها نمی توانند جان انسانهای دیگر را بگیرند مگر آنکه زمان مرگشان رسیده باشد ...
آنجا که من بودم هرگز شبیه بهشت نبود ...
یه حرفهایی زدی ... خوندم ... توی سپیده دم ... تو هم منو انکار کردی ... انکارم کردی ...
خدابهمراهت .
سلام آسمونی ... میدونستم بهونه ای واسه ترسوندن من پیدا کردن ! از اطلاعات و خبر مرگ مغزی و تهدید ... راستی مگه میشه باور کرد ..؟ خندیدم ... بی تفاوت شدم ... اینجوری میخواستن و منم سکوت کردم ... نمیدونم کجایی ... ایران یا یه گوشه ی این دنیا ... نگران کتابت بودم ... دستنوشته هات ... خیلی حرف دارم اما ... یادته ؟ همیشه یه امایی هست ... مغزم هنگ کرده! دستام بلاتکلیف موندن که چی تایپ کنن ... شاید وقتی دیگر ... وقتی دیگر...
سلام
ممنوم که به من سر زدی
منتظر ادرس شما هستم
...
این سه نقطه حرف هایست که نا گفته مونده
شاید هیچ وقت هم زده نشه
سیا سوخته دلش عاشقانه بود و سفید
اما تو با کبریت بی مهریت به آتیش کشیدیش
نترش من یه غریبه دور اما خیلی آشنا بودم
موفق باشی
آشنایی دور اما غریب...
مغزم پاکه پاکه ... بجا نمی آرم ؟
ما تو قصه ها خوندیم عاشقا خیلی با شهامتن اما شما ...
میتونی بگی کی هستی جای اینهمه سه نقطه ی کذایی !
سلام دختر خلیج ...
یادته بهم گفتی رنگ وبلاگم چشماتو اذیت میکنه !!!
حالا من میگم رنگ وبلاگت دلمو تار و کور میکنه !!! با یک لبخند ....
خیلی زیبا نوشتی .....
شاد و موفق باشی
دل آدم کور شه خیلی خوبه / چون اینهمه سیاهی رو نمیبینه !
من عاشق تضادم / ببین رنگ زرد و نارنجی چه خوب روی مشکی نشسته ؟! منو یاد پاییز نداشته بندر می اندازه ! سخت نگیر جوون !
سلام به شعری جدید به روزم.منتظر نظرات شما
سلام
کار خواصی نداشتم که شما را سر در گم کنه
خواستم ابراز علاقه کنم
...
سلام
اگه می خوای به وبلاگت سر بزنم .سعی نکن منو بشناسی
ایجوری منم راحتم.
اگه خواستی می گم کی هستم اما مطمئن باش که دیگه
بهت سر نمی زنم
دختر اخمالو مراقب خودت باش. پایدار باشی
مهم نیست / من سعی خاصی نکردم. تو حق داری مثه یه ناشناس و مثل یه خواننده هر وقت که خواستی به دیدنم بیای ...
سلام...
هوا بس نا جوانمردانه سرد است...
برای اوکه از درد می لرزد همیشه هوا سرد است....
یه چیزگنگی هست که دلو توی این سرما گرم میکنه / باورش داری ؟
سلام بر قامت بلند شرافت که سرش از ابرها بالاتر است لیکن صورتش دیده نمیشود.میتوانی ابرها را کنار بزنی؟؟
اگه بخوای مثه خورشید بدرخشی باید از همه ی ابرها و سقف ها و سایه بونا بگذری ... بزرگی شهامت میخواد ...
سلام
ممنون از نظر زیباتون ...
نگاه کن مردم مثلا با تمدن شدن ....
فقط با افسوس حسرتی عمیق می تونم بگم تا کی .....
اما عقایدتون تحسین می کنم پاینده باشی ...
سلام
من هم مث تو از ساحل فارس دورم.بیا یه کاری بکن خواهر گلم. خلیج فارس رو با خودت ببر شمال. اینقدر هم از دور بودن ننال و یادت نره که اگه مقاومت هوا نباشه پرواز ممکن نیست.
باد آمد وهمه رویاها را با خود برد / با این همه اما من باید آوازی بخوانم /چند وچون کجا وچگونه اش با من است / می خواهم حالا تا ابد برای خودم درانعکاس آب / آوازی محرمانه بخوانم .......که از هرمگر مرادراگری دیگر نظاره کنند!
شاد موفق و پیروز باشی مواضب خودت و اطرافیانت باش
آن که درخاطرش هستی وخواهی بود .
سلام، کار قشنگیه .
درود...